تفکر ناخودآگاه

تفکر ناخودآگاه

برای تفکر کردن سه راه کلی را می توان در نظر گرفت؛ تفکر دیداری، تفکر شنیداری و تفکر ناخودآگاه.

✅ راه اول تفکر دیداری است. این روش مبتنی بر تصور یک سناریو است که درستی یک موقعیت را مورد آزمایش قرار می دهد. انیشتین در این روش تفکر، سرآمد بود؛ البته او مخترع این روش نبود. او با تصور این که بر یک شعاع نور نشسته است و با آن حرکت می کند، توانست که نادرستی نظریه اتر را دریافته و نظریه تئوری نسبیت خاص را طرح کند. به همین صورت نیکولا تسلا گفت که می تواند یک ماشین را در ذهنش راه بیاندازد و به این صورت متوجه شود که آیا عملکرد آن صحیح است یا نه.

این روش تفکر بسیار قدرتمند است زیرا در سطح هوشیاری آلفا رخ می دهد. امواج مغزی آلفا (بین ۴ تا ۱۲ هرتز) در حالت آرامش توام با هوشیاری مشاهده می شود. این امواج با انجام فعالیت های فیزیکی، کاهش می یابد. امواج مغزی تتا بین ۴ تا ۸ هرتز است. این امواج در حالت خواب یا کسی که تازه از خواب بیدار شده است، دیده می شود.

✅ روش دیگر، که همان تفکر شنیداری است توسط سقراط بسط پیدا کرد. این روش از طریق طرح پرسش و تبدیل جواب به یک پرسش دیگر است. این روش تفکر مبتنی بر طرح زنجیره ای از پرسش هاست که منجر به دریافت معانی می شود. این روش باعث شد که فرهنگ یونانی تبدیل به یکی از معروف ترین فرهنگ ها در تاریخ جهان شود.

تفکر شنیداری در سطح گاما رخ می دهد. امواج مغزی گاما که بین ۲۶ تا ۸۰ هرتز است در بالاترین حالت تفکر، حل مسئله و درک رخ می دهد. این تفکر در سطح بتا (بین ۱۲ تا ۲۶ هرتز) رخ نمی دهد زیرا در این سطح فعالیت های مغز توام با هیجان یا استرس است و افکار غیر هدفمند هستند.

از این رو یکی از دلایل کاهش توان تفکر از منظر خلاقیت و کشف ناشناخته ها، آموزش مدرن است. در آموزش مدرن تاکید بر جمع آوری دانش بیشتر است تا تفکر مفهوم یاب. این نتیجه مدرنیزم است زیرا در مدرنیزم، انسان مانند ماشین تصور می شود و مدارس نیز مانند کارخانه، و برای این که کارخانه به تولید انبوه برسد باید یک روش آموزشی را برای همه بچه ها پیاده کرد. با کنار گذاشتن این واقعیت که هر انسان موجود یکتایی است، آموزش از مفهوم اصلی خود، دور افتاده است. امروزه در آموزش، تفکر بر تکرار است و تفکر و خلاقیت در آن کم تر رخ می دهد. معمولاً معلم متنی را می خواند و دانش آموزان شنونده هستند و آن چه که بیان شده را باید حفظ کنند. تنها بازخورد این سیستم، تکرار محفوظات در زمان امتحان است که آن هم در فضایی توام با ترس و تنش صورت می گیرد. از آن جایی که در این روش، دانش آموزان منفعل هستند، آنچه را که یادگرفته اند خیلی سریع فراموش می کنند.

✅ در کنار روش تفکر دیداری که توسط هنرمندان و دانشمندان صورت می گیرد و تفکر شنیداری که ابزار فیلسوفان است، روش دیگر، تفکر ناخودآگاه است. برتراندراسل در اتوبیگرافی خود بیان می دارد که از کودکی از این روش استفاده می کرده است. این روش که برای مسایل غیرقبل حل و شرایطی که فرد به بن بست رسیده است، کاربرد دارد به قرار زیر است:

۱-  هرآن چه را که در مورد مسئله می دانید بنویسید.

۲- تمام راه حل های ممکن را نیز بنویسید. این کار را تا آن جا ادامه دهید که تمام روش های احتمالی که به ذهنتان می آید را بنویسید. جواب ها نیاز نیست که حتماً عملی باشند. از نوشتن جواب های تکراری نیز اجتناب کنید.

۳-  موضوع را به حال خود رها کرده و کاملاً به موضوع غیرمرتبطی مشغول شوید.

۴- در جایی که به هیچ عنوان انتظار آن را ندارید و به ناگهان جواب را دریافت خواهید کرد حتی در خواب! از این رو آمادگی آن را داشته باشید که ایده هایی که در این حالت به ذهنتان می رسد را بنویسید تا فراموش نشود و نسبت به آنها بی تفاوت نباشید.

دلیل کارآمدی این روش آن است که بعد از درگیر کردن ذهن در مسئله و راه حل هایش و بعد از انحراف خودآگاه از روی موضوع، ضمیرناخودآگاه به مسئله می پردازد که بعد از دریافت جواب، آن را در قالب یک ایده به ضمیرخودآگاه انتقال می دهد. ناخودآگاه، هم از منابع بیشتری برخوردار است (زیرا تمام تجربیات و خاطره ها در آن ثبت است حتی آن هایی که فراموش شده اند) و هم اینکه مکانیزم آن کل نگری است و موضوع را در هماهنگی با سایر موضوعات در نظر می گیرد.

با تشکر از وب­سایت آکادمی تفکر بخاطر ترجمه سلیس مقاله سایت ازین آرتیکلس.

این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال و , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه دربارهٔ «تفکر ناخودآگاه»

  1. بازتاب: آیا استفاده از کتاب حل تمرین مفید است؟ - گیزپر

دیدگاهتان را بنویسید